درگاه پرداخت اختصاصی پی‌ پینگ
بیل گیتس کیست و چگونه توانست امپراطوری مایکروسافت را به جایگاه کنونی برساند؟

بیو‌گرافی بیل گیتس

تیم محتوایی پی‌پینگ در سایر ۱۴۰۲/۱۱/۳۰

بیل گیتس یکی از ثروتمندترین و مشهورترین افراد جهان است. شاید برایتان جالب باشد افرادی مثل بیل چگونه به این موفقیت های عظیم دست یافتند و حالا به این درجه از محبوبیت و شهرت رسیدند.

او زندگینامه مفصل و پر ماجرایی دارد، از کودکی‌ که در دوره ای کوتاه فردی افسرده به نظر می رسید تا نوجوانی و بزرگسالی که جزو ثروتمندترین های دنیا نام گرفت.

اگر خوب و دقیق به زندگی نامه بیل گیتس و افرادی مثل او توجه کنید، مطمئنا درس های بزرگی برای داشتن یک زندگی بهتر خواهید گرفت.

در ادامه راجع به زندگی پر ماجرای بیل، خانواده‌اش و موفقیت های پی در پی او صحبت خواهیم کرد. پس اگر شما هم برای دانستن زندگی نامه بیل گیتس اشتیاق دارید یا می خواهید او را الگوی زندگی خود قرار دهید، تا انتهای این مقاله ما را همراهی کنید.


بیل گیتس کیست؟

بیل گیتس کسی است که ابر شرکت مایکروسافت را تاسیس کرد و این شرکت او را یکی از ثروتمندترین افراد جهان تبدیل کرد.

او همچنین یکی از کارآفرینان و مدیران معاصر و تاثیرگذار در دنیای فناوری است. در واقع نام کامل بیل گیتس، ویلیام هنری بیل گیتس سوم است که بزرگترین تاجر جهان نیز شناخته می شود.


کودکی بیل گیتس

بیل گیتس، این فرد مشهور در 28 اکتبر سال 1955 در سیاتل، ایالت واشنگتن آمریکا چشم به جهان گشود.

بیل اولین باری که به برنامه نویسی علاقه نشان داد فقط 13 سال داشت و در مدرسه لیک ‌ساید تحصیل می کرد. جالب است بدانید بیل گیتس در دانشگاه رشته اصلی خود را دنبال نکرد و به سمت علاقه ‌اش رفت.

بیل همچنین در آن دوران دوستی به نام پلن آلن پیدا کرده بود که در آینده کمک بسیاری به شکوفا کردن استعداد یکدیگر کردند.

بیل گیتس از همان اول در خانواده نسبتا مرفه با یک خواهر و یک برادر به دنیا آمد و همیشه جو گرم و صمیمی در بین آن ها برقرار بود.

پدرش ویلیام هنری گیتس دوم، در رشته حقوق تحصیل می کرد و مادرش، ماری مکسول در دانشگاه واشنگتون درس می خواند و ورزشکار بود. ماری همچنین در زمینه خیریه و فعالیت های دانشگاهی نیز فعال بود.

همانطور که گفتیم فضای خانه بیل، با خانواده‌ اش همیشه گرم و صمیمی بود و رابطه خوبی بین اعضای خانواده برقرار بود. بیل و خواهر و برادرش در خانه روحیه ای رقابت طلب و خواستار پیروزی پیدا کرده بودند. این روحیه بیل اولین بار هنگام بازی مونوپولی شکوفا شد.

پسرهای خانواده معمولا در اکثر زمینه ها به مادرشان نزدیک ‌تر هستند، این موضوع برای بیل و مادرش نیز صدق می کرد. آن ها با هم رابطه بسیار نزدیکی داشتند و معمولا همیشه مادرش بیل را با خود به مجامع، کلاس ها و سازمان های خیریه می برد.

پدر بزرگ مادری بیل، بانکی به نام اینتراستیت تاسیس کرده بود. از آن جایی که بیل از همان کودکی به مجامع و جلسات علاقه نشان می داد، به همراه مادرش در جلسات هیئت مدیره بانک پدر بزرگش شرکت می کردند.

بیل گیتس حتی گاهی به همراه مادرش در جلسات هیئت مدیره شرکت IBM نیز شرکت می کرد. بیل از کتاب خواندن و مطالعه به شدت لذت می برد و ساعت ها وقت خود را صرف خواندن کتاب ها و دانشنامه ها می کرد.

او حدودا یازده سال داشت که پدر و مادرش متوجه رفتار های عجیب بیل شدند. از لحاظ نمره و درس خواندن همیشه بهترین نمره ها را می گرفت اما حالت هایی مانند گوشه گیری و ناراحتی از خود نشان می داد.

پدر و مادرش به خاطر ترس از تنها ماندن فرزندشان، او را به مدرسه دیگری به نام لیک ‌ساید انتقال دادند که اتفاقا در همین مدرسه با بهترین دوستش یعنی پل آلن آشنا شد.


آشنایی بیل با کامپیوتر

بیل بالاخره به دوره نوجوانی‌ خود یعنی دقیقا همان زمانی که با کامپیوتر و البته دوست صمیمی اش آشنا شد رسید.

در همان زمان بود که یکی از شرکت های کامپیوتری، به لیک ‌ساید مدرسه بیل گیتس، پیشنهاد استفاده دانش آموزان از رایانه را داد و تمامی امکاناتش را نیز خود آن شرکت فراهم می کرد. آن موقع سال های اولی بود که کامپیوتر به بازار آمده بود و رایانه ها بسیار سنگین و گران قیمت بودند.

به همین دلیل مدرسه به دانش آموزان پیشنهاد داد برای استفاده از کامپیوتر پول جمع کنند و به مدرسه تحویل دهند. مقدار قابل توجهی پول حتی بیشتر از مبلغ خرید کامپیوتر، از علاقه بیش از اندازه دانش آموزان به رایانه خبر می داد.

کم کم علاقه بیل به کامپیوتر معلوم شد. همان موقع ها بود که با دوستش، پل آلن که اتفاقا هر دو آن ها به کامپیوتر علاقه شدیدی داشتند آشنا شد. رفتار و اخلاق های آن دو کاملا بر‌عکس یکدیگر بود. بیل روحیه ای جنگجو و برونگرا داشت ولی پل دقیقا بر‌عکس بیل، درونگرا و خجالتی بود.

این موضوع برایشان مشکل ساز شده بود. پل خیلی وقت ها از بیل عصبانی می شد تا حدی که یک بار اجازه استفاده کامپیوتر را تا چند وقت به او نمی داد.

آن ها تمام وقت خود را در دوران تحصیل پشت رایانه گذراندند و حتی چند باری به خاطر شیطنت هایی که می کردند، اجازه استفاده رایانه از آن ها گرفته می شد. اما هرطوری که بود بالاخر توانستند مجوز طراحی یک برنامه را از مدیر مدرسشان بگیرند.

بیل و پل بالاخره در همان سن کم یعنی 15 سالگی نرم افزاری طراحی کردند که نظاره‌گر رفت و آمد شهر آن ها یعنی سیاتل بود، آن ها توانستند از این نرم افزار کسب درآمد کنند. همچنین اگر این نرم‌ افزار را به فروش می گذاشتند 20 هزار دلار سود می کردند.

همین موضوع بود که باعث شد به فکر ساخت شرکتی برای خودشان بیافتند ولی طبق معمول خانواده سد راه بیل شدند. آن ها اصرار داشتند او دیپلم بگیرد و راه پدر خود یعنی وکالت را ادامه دهد.

او در سال 1973 دیپلمش را با امتیاز 1590 گرفت، این در حالی بود که مجموع امتیازات آزمون نهایی 1600 بود. این موفقیت می توانست دلیلی باشد که تا چند وقت بیل به خاطر آن به خودش ببالد.


ورود بیل گیتس به دانشگاه و ملاقات با استیو بالمر

بیل گیتس و استیو بالمر

بیل گیتس فقط به خاطر خانواده ‌اش به امید برآورده شدن آرزوی آن ها و گرفتن مدرک وکالت وارد دانشگاه هاروارد شد. او در این مدت ارتباطش را با پل قطع نکرد و همچنان بهترین دوستان یکدیگر باقی ماندند.

پل در سال دوم، دانشگاه واشتنگتن را به مقصد بوستن برای کار در شرکت هانی ‌ول ترک کرد و بیل نیز در سال 1974 به دنبال او رفت.

در همان زمان پل متوجه خبری در مجله الکترونیکس شد. این خبر از یک تراشه خرد رایانه یا مینی‌کامپیوتر Altair 8800 ساخت شرکت MITS آگاهی می داد.

او که از این خبر شگفت زده شده بود سریعا آن  را به بیل رساند و هر دو تصمیم گرفتند به این شرکت زنگ بزنند و خود را به عنوان کسی معرفی کنند که نرم افزار آن ها با این تراشه ها کار می کند تا از درست بودن این خبر مطمئن شوند.

بالاخره به آن شرکت زنگ زدند و آن ها هم از بیل و پل دعوت کردند تا از نرم افزارشان رونمایی کنند. بیل و پل تا دو ماه بعد، این قرار را به تعویق انداختند تا زمانی که بالاخره ساخت این نرم افزار تمام شد و به این قرار رسیدند.

شرکت MITS پس از بررسی نرم افزاری که پل ساخته بود او را در همان شرکت استخدام کرد. بیل گیتس هم هرجوری که بود بدون رضایت خانواده‌اش به پل در شرکت MITS پیوست.

بیل و پل بعد از یک سال شرکت خود را با نام Micro-Soft بنا کردند. نام شرکت آن ها بر گرفته از micro-computer و software بود. بعد از گذشت چند وقت آن خط تیره وسط اسم را هم برداشتند که Microsoft امروزی شد.

اما مشکلی این بین وجود داشت، به گفته بیل گیتس نرم افزاری که برای شرکت MITS  طراحی کرده بودند فقط 10 درصد از مصرف کنندگان هزینه آن را پرداخت کردند و سایر افراد اجازه داشتند به صورت غیر مجاز و بدون پرداخت هزینه از این نرم افزار استفاده کنند.

اما بیل گیتس نظرش با سایر افراد فرق می کرد و بر این عقیده بود که نرم افزار به اسم مالکش ثبت خواهد شد و استفاده و تکثیر غیر مجاز از آن فقط دزدی آشکار است.

به همین خاطر در سال 1976 نامه ای برای کسانی که از رایانه ها استفاده می کردند نوشت. در نامه گفت که استفاده از نرم افزاری که هزینه آن را قبلا پرداخت نکردید می تواند انگیزه برنامه نویسان را بگیرد و مثل قبل نرم افزارهای با کیفیت طراحی نکنند.

نامه او استقبال خوبی از طرف مخاطبان نداشت. همچنین رئیس شرکت MITS او را به دلیل نوشتن چنین نامه ای سرزنش کرد و او را بخیل نامید.

اما بیل همچنان بر سر حرف خود ماند و MITS را به یک شرکت دیگر فروخت و خودش به سمت ادامه تحصیل در رشته پزشکی که به آن علاقه زیادی نیز داشت رفت.

بیل و پل وقتی دیدند عقایدشان با مدیران شرکت جور در نمی آید تصمیم گرفتند شرکت خودشان را به سیاتل انتقال و گسترش دهند.

بالاخره بیل در 23 سالگی بعد از تلاش های بی وقفه برای گسترش مایکروسافت، توانست 2.5 میلیون دلار سرمایه به دست آورد.

در حالی که شرکت کوچک مایکروسافت با 40 کارمند، سالانه 2.4 میلیون دلار کسب درآمد می کرد، شرکت IBM تصمیم گرفت کامپیوتر شخصی خودش را که PC نام داشت بسازد. اما در این میان دنبال شرکتی بود که ساخت نرم افزار این کامپیوتر را بر عهده او بگذارد.

در چنین موقعی شانس به بیل گیتس رو آورد. IBM، شرکت کوچک مایکروسافت را برای این کار انتخاب کرد.

پس از بستن قرارداد بیل و پل سیسم DOS 86 را برای رایانه های شخصی این شرکت، مناسب دانستند و امکانات زیادی را به آن اضافه کردند. همچنین از روی آن نوعی سیستم عامل قدرتمند 16 بیتی طراحی کردند.

بیل و پل نام این سیستم عامل را MS-DOS گذاشتند. چند سال بعد شرکت پل و بیل یک سیستم عامل گرافیکی طراحی کرد و نام آن را Windows گذاشت. مایکروسافت همچنین محصولات بهتری تولید کرد و همین موضوع باعث رشد قابل توجه آن شد.

حالا بیل گیتس با سرمایه بیش از 130 میلیارد دلار یکی از ثروتمندترین افراد جهان است. اکنون چندین سال است که بیل گیتس این جایگاه را از دست نداده است. این موفقیت حاصل تلاش های شبانه روزی بیل و افراد شرکت او است.

بیل حتی خیلی از اوقات محل کار خود را چندین روز ترک نمی کرد و سخت برای موفقیت تلاش می کرد. او در سال 2000 وقتی 25 سال داشت جای خود را در شرکت مایکروسافت به استیو بالمر داد. اما خود او تا چندی پیش هنوز مدیر ارشد و رییس هیئت مدیره مایکروسافت بود.


رقابت ویندوز و شرکت اپل

رقابت بیل گیتس و استیو جابز
رابطه بیل گیتس و استیو جابز

در سال 1981 وقتی شرکت اپل به مایکروسافت برای پیشرفت نرم افزار کامپیوتر مکینتاش پیشنهاد همکاری داد، مایکروسافت علاوه بر پروژه های خودش، روی پروژه های مکینتاش نیز کار می کرد. همین موضوع باعث شد محصولات این دو شرکت تا مقدار زیادی به یکدیگر شباهت پیدا کنند.

مایکروسافت با به اشتراک گذاری این اطلاعات توانست ویندوز را توسعه دهد. ویندوز سامانه ای است که کاربران می توانند با استفاده از ماوس (Mouse) در رابط کاربری گرافیکی حرکت کنند و متون و تصاویر را نمایش دهند.

نکته مهم این است که انجام این کارها با استفاده از MS-DOS و محدودیت های عملکردی و بصری که داشت بسیار فرق می کرد.

بیل کاملا متوجه شده بود که سامانه های گرافیکی آن‌ ها خیلی بهتر‌ هستند. برای همین اگر هرچه سریعتر کاری انجام نمی داد بدون تردید با شکست مواجه می شدند.

بیل سریعا به رسانه های تبلیغاتی دستور داد خبری را چاپ کنند که محتوای آن این خبر بود «شرکت مایکروسافت سیستم عامل گرافیکی طراحی کرده که با همه کامپیوتر های اجرا کننده MS-DOC سازگار بوده و نام آن ویندوز است.»

این خبر چیزی جز دروغ نبود و شرکت مایکروسافت فقط برای نجات خود و شکست رقیبش این خبر را منتشر کرد. بالاخره این خبر شرکت بیل را نجات داد. محصول جدید Visicrop system با استقبال خوبی روبرو نشد و در نهایت در سال 1985 از دور خارج شد.

دو سال از خبری که بیل برای جلوگیری از این واقعه ناگوار پخش کرده بود، می گذشت که تازه این نرم افزار را منتشر کرد.

یک سری مشکلات دیگر نیز بین شرکت اپل و مایکروسافت ایجاد شده بود که مایکروسافت توانست کاری کند که در دادگاه قاضی رای را به نفع او اعلام کند.

چندین بار شرکت های مختلف که رقیب مایکروسافت به حساب می آمدند سعی کردند شرکت بیل را کنار کنند و با زدن اتهام های بی جا سعی بر ورشکست کردن این شرکت داشتند. اما در نهایت شرکت مایکروسافت برنده بود.


خانواده بیل گیتس

بیل گیتس با یکی از کارمندان مایکروسافت در سال 1994 با نام ملیندا فرنچ ازدواج کرد. فرنچ همچنین اهل دالاس در ایلات تگزاس آمریکا است.

آن ها صاحب سه فرزند شدند و نام آن ها را فوب ادل گیتس در 2002 میلادی، روی جان گیتس در 1999 میلادی و جنیفر کاترین گیتس در 1996 میلادی، گذاشتند.

خانه بیل گیتس در واشنگتن است، خانه او یکی از گرانترین و زیباترین ها بوده و در کنار تپه ساخته شده است. همچنین نمای این خانه رو به دریاچه واشنگتن در مدینا است.

طبق اطلاعات منتشر شده ارزش زمین و خانه بیل گیتس روی هم رفته حدود 125 میلیون دلار است و مجموعا 1 میلیون دلار در سال مالیات پرداخت می کند.

او همچنین یک کلکسیون از نوشته های داوینچی دارد که آن را در یک حراجی در سال 2004 به ارزش 30.8 میلیون دلار خریداری کرده است.


فعالیت بیل در خیریه

لیندا، بیل را برای فعالیت در زمینه خیریه خیلی تشویق می کرد و این موضوع باعث شد بیل تصمیم بگیرد بخش زیادی از دارایی خود را وقف یا صرف امور خیریه کند.

او تصمیم به تاسیس یک موسسه خیریه گرفت. پس این تصمیم را در سال 1994 عملی کرد و اسم پدر بزرگش، ویلیام هنری گیتس را روی این موسسه گذاشت.

در این موسسه فعالیت هایی مانند کمک به گسترش آموزش و سلامت انجام می شود. طی گذشت چند وقت، در سال 200 این زوج تصمیم به تشویق دیگر خانواده های ثروتمند گرفتند و موفق نیز شدند.

این موسسه با سرمایه اولیه 28 میلیارد دلار شروع به کار کرد و حالا یکی از مشهورترین موسسه های خیریه است.

بعد از سال 2000 بیل شرکت مایکروسافت را به دوستش استیو سپرد و تصمیم گرفت بیشتر پیگیر علایق خود باشد. او قصد داشت بیشتر روی بنیاد خیریه خود تمرکز کند.


گوشه ای از جوایزی که بیل گیتس کسب کرده است

ملکه انگلستان در سال 2005 نشان افتخاری KBE را به بیل گیتس اهدا کرد، همچنین یکی دیگر از جوایزی که بیل گیتس کسب کرد از طرف باراک اوباما بود که در سال 2016 نشان افتخار آزادی از طرف ریاست جمهوری به او و همسرش تعلق گرفت.

سومین جایزه را از رئیس جمهور فرانسه، فرانسیس اولاند دریافت کرد که بالاترین نشان افتخاری این کشور بود. بیل گیتس این نشان را در سال 2017 دریافت کرد.


مطالب پیشنهادی


ارسال نظر

نام
نام خود را وارد کنید
ایمیل
ایمیل خود را وارد کنید